اکنون ببینیم که دیدگاه دوم، یعنی جهان بینی دینی، چه راه حلی را برای رهایی از دغدغه های معیشتی در پیش روی ما قرار می دهد.
2- جهانبینی دینی
یکی از مهمترین مولفه های جهانبینی دینی، تلقی از انسان و مأموریت و هدف او در زندگی این جهانی است. اصولاً تفکیک میان "این جهان" (دنیا) و "جهان دیگر" (آخرت) از ویژگیهای نگرش دینی است. در این دیدگاه چگونگی زندگی، ربط وثیقی پیدا میکند به چرایی آن.
نوع نگاه دینی به اقتصاد و معیشت فردی را میتوان از جنبههای گوناگون مورد ارزیابی قرارداد. متون دینی، سیره پیشوایان دین و متولیان رسمی دین و عارفان و حکیمان و نیز متون اخلاقی و عرفانی و فقهی، منابع مختلفی هستند که از دل آنها میتوان نوع نگرش دین به مقوله گفته شده را بدست آورد.
از سوی دیگر، در همه منابع مذکور ممکن است دوگانههای به ظاهر متضاد یا متناقضی یافت شود که در وهله اول باعث سردرگمی و ابهام دینداران و دین ورزان شود. به عنوان نمونه ای از این دوگانه های متناقض نما می توان به «جبر» در برابر «اختیار» و «جهد» در برابر «توکل» اشاره نمود.
به نظر میرسد چکیده توصیههای دینی در باب معیشت را بتوان در محورهای زیر بیان کرد:
1- عدم نفی مطلق دنیا: در دیدگاه دینی آنچه مذموم است مشغول شدن به دنیا و غفلت از خداوند است نه خود دنیا. این مشغولیت در دو حالت بروز میکند: یکی ثروت بیش از اندازه و دیگری، فقر بسیار شدید. بخشش و انفاق یکی از مکانیسم هایی است که برای تعدیل این دو وضعیت در نظر گرفته شده است.
2- رعایت اصول اخلاقی: توصیه به بخشندگی، انفاق، کرامت و امثال آنها و پرهیز از بخل، حرص، خست و امثالهم.
3- تاکید بر شکرگزاری: شکر یعنی دیدن مُنعم، پیش و بیش از خود نعمت. مسلماً خداوند هیچ نیازی به شکر و سپاسگزاری مومنان ندارد، بلکه آنها هستند که برای رفع غفلت و سرخوشی و سرکشی ناشی از احساس استغنا، هر لحظه نیازمند این نوع نگاه به نعمتها هستند. در یک کلام میتوان گفت، شکر نعمت، یعنی شفاف دیدن نعمت، به گونهای که هم زمان با دیدن خود نعمت، بتوان از ورای آن، دهنده نعمت را هم مشاهده کرد.
4- توجه به معنای دقیق رزق: رزق یعنی آنچه انسان از آن بهره میبرد، نه مجموع داراییها. براین اساس، بسیاری از دارایان، به قول حافظ، خزانهدار میراث خوارگان هستند.
5- توجه به ماموریت انسان و یقین به رزاقیّت خداوند: اگر انسان به وظیفه و تعهد خود عمل کند، خداوند نیز روزی او را تضمین میکند. البته یکی از وظایف انسان دیندار، کارکردن و خدمت به دیگران و پرهیز از تن آسایی و اهمال است.
برای رفع تناقض پیش گفته، مثلاً بین جهد و توکل و یا زهد و برخورداری، باید به بحث مراتب یا ساحات انسان توجه کرد که در ادامه به آن می پردازم.
درباره این سایت